امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

امير علي ، ثمره يك عشق ...

روز که مامان شدم!

1390/2/30 17:47
نویسنده : مامان خانوم
281 بازدید
اشتراک گذاری

من و بابایی 6سال و 3ماه بود که باهم پیمان عشق بسته بودیم و دقیقا 4سال بود که زیر یک سقف نفس میکشیدیم ؛ تا اینکه امسال سالگرد ازدواجمون اقای بابا به من که مامان خانوم باشم گفت که دلش یک نینی ناز میخواد ، دلش میخواد خوشبختیمون رو با یک کوچولو کاملتر کنه !!!! منم گفتم باشه البته منم دلم تورو میخواست ولی راستش یک کم میترسیدم!

خلاصه.... عصر یکروز سرد زمستونی که داشتیم از سرما یخ میزدیم و در حال برگشتن از یک مسافرت چند روزه بودیم ، از اقای بابا خواستم یک دونه ببم چک( همون بی بی چک خودمون)بگیره اونم بعد کلی غر زدن خرید !

میخواستم چند روز دیگه امتحانش کنم ولی یک احساس قوی منو وادار کرد تا همون شب امتحان کنم......

واییییییییییییییییییییییییییییییییییی!!! اولش هیچی نبود ولی وقتی میخواستم بندازمش دور دیدم 2تا خط داره!!!!!

باورم نمیشد ؛ به بابا گفتم اونم شوکه شده بود، حتی گفت شاید اشتباهه!! ولی عسل من، من میدونستم تو اومدی! وای خدا مامان شدم !خداجونم ممنون! خیلی خوشبختم!!!!

چندروز بعد دوباره امتحان کردم و باز هم 2تا خط! اونجا بود که دیگه هم من و هم اقای بابا مطمئن شدیم که یک شاپرک کوچولو داریم!

روزی که خدا یک فرشته رو مهمون خونه دل من و زندگی ما کرد!روزی که ما 3نفر شدیم!

روز دوم بهمن سال 1389شمسی!

شازده کوچولوی من ! ممنونم که اومدی!!!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نسترن
31 خرداد 90 14:15
سلام. امیدوارم همیشه شاد باشید