اخرین جمعه دو نفری!
سلام بر گل پسر مامان!
دیروز اخرین جمعه دو نفری من و اقای بابا بود ، هم خوشحال بودیم که دیگه کم کم به اخر راه رسیدیم و هفته دیگه تو اگر خدا بخواد پیش ما هستی و هم غمگین که دیگه اخر هفته های دوتایی عشقولانه نداریم!!!
به همین خاطر صبح زود بساط صبحانمون رو زدیم زیر بغلمون و رفتیم ایل گلی تا هم هوایی عوض کنیم و هم خاطره ای به دفتر خاطراتمون اضافه کنیم !
گاهی وقتها دلم میگیره از اینکه هفت سال دوتایی در کنار هم بودیم و الان دیگه اون لحظه هارو نخواهیم داشت ولی گل مامان وقتی یاد تو میفتم دلم پر شادی میشه و خداروشکر میکنم که تورو داریم !
دیروز عصر هم که شما شیرین کاریت گل کرد و کلی سکسکه کردی تا بابا هم سکسکه کردنت رو ببینه و کلی بخنده! وای که وقتی بابا اونجوری میخنده انگار همه دنیارو به من میدن!
امیر علی جونم دوستت دارم اما حسود نباش چون همیشه اقای بابا اوله!!!!